کجایی .... ؟

 

کجایی ای دستگیر

تنها ماندیم، در نابودها بودنی نیافتیم

نیمی از آمدنت ترس دارند و نیمی تردید و اندکی با حضور قلب، آمدنت را طلب ‏می‌کنند

تنهاییم و قدممان یارای رفتن ندارد‏

هر آن وجود منجی‌ات را بیشتر خواهانیم

ما را به حال خود وامگذار

ما را دستگیری جز تو نیست

هان ای پرنده انسان باز ای به این پست خاک

و ما را رهنمون باش

سلام بر آل یاسین ....

سلام بر آل یاسین! سلام بر تو که ندیده تو را عاشق شدیم.

دلبرا ! چمن چمن نرگسان  بر آستانت خیمه  زدند و  در اشتیاق جمعه موعود

گریبان می درند. نسیم نسیم در پی تو می وزند تا یک پیچک موی تو را بنوازند.

عندلیب عندلیب نغمه کنان بال می سایند که  واژه ای از اشعار  تو  را بربایند.

موعودا بیا !  و دستان  ما را بگیر و  تا عرش خدا بالا بر . صوت خویش را آشکار

کن تا به مناجات تو بیدلان بسوزند و  انتظار به سرآید . بی تو لبها به خنده مباد

 و نرگس چشمان بی تو گریان باد .

ای واصل  زمین و آسمان ! ای وارث آدم تا خاتم! ای  آخرین برهان روشن ! بی 

 تو  دلتنگی ما  را  پایان نیست . بی تو  گذر زمان را توان  دیدن  نیست. بی تو

عشق را نگاه باور نیست . شمع در فراغت اشکریز است و گل برگ ریز و ما در

عجبیم  که  با وجود  این حزن و اندوه  ، زندگی  همچنان  در  چرخش  است .

بگذار  برایت  بگرییم  . بگذار  بر  دلتنگی مان ندبه کنیم  . بگذار با پرندگان ناله

زنیم و بگذار چون آسمان ابری شویم. می خواهیم بار دیگر با تو عهد بندیم اما

نشکنیم. می خواهیم با تو بمانیم اما نه تا ساحل که تا دریا.

 

اگر ...

اگر روزی او را ببینم ....  

به او می گویم چه زیبا مولا علی علیه السلام  فرمود: " الانتظار الشدالموت" انتظار شدیدتر از   

مرگ است.  

ای عدل منتظر و ای حاضر ناظر، چشم ها به تو دوخته شده و منتظران حقیقت، همچو شمعی   

تا صبح ظهور درغم هجرانت می سوزند. چه سخت و گران است بر من اینکه  ببینم همه  خلق 

  را و ترابینم:" عزیز علی ان اری الخلق و لاتری".  

هر آدینه که می رسد، دل بهانه تورا می گیرد و ما لب ها را با " ندبه" و " کمیل " متبرک کرده  

و رو به دریای انتظار به انتظار طلوع آفتاب می نشینیم.